نخبه (جامعه شناسی علم)
نخبه هر آن کس است که قادر باشد به نحوی الف: روشمند و ب: مورد قبول دانشسرا در سپهر معرفت طرح مطلب کند و ظاهر شود و به نحوی مورد تفاهم و مقبول در دانشسرا، به دیالوگ و اثبات و رد بپردازد. ♣ هر تحصیل کرده ای لزوماً نخبه...
اصطلاحات جامعه شناختی و فرهنگی / فرهنگ اصطلاحات معرفت شناسی / فرهنگ نامه رجاء / مباحث جامعه شناسی اسلامی
توسط حمید رجایی · Published 2019-07-29 · Last modified 2019-10-26
نخبه هر آن کس است که قادر باشد به نحوی الف: روشمند و ب: مورد قبول دانشسرا در سپهر معرفت طرح مطلب کند و ظاهر شود و به نحوی مورد تفاهم و مقبول در دانشسرا، به دیالوگ و اثبات و رد بپردازد. ♣ هر تحصیل کرده ای لزوماً نخبه...
آنچه که در درجهی اول در ایجاد قدرت ملی مهم است، به نظر من دو چیز است: یکی علم است، یکی ایمان. علم مایهی قدرت است؛ هم امروز و هم در طول تاریخ؛ در آینده هم همین جور خواهد بود. این علم یک وقت منتهی به یک فناوری خواهد...
تعامل علم ساختی (ش.ش) هر گونه تاثیر و تاثر میان دو یا چند مفهوم که به مفهوم یا مفاهیم تازه بیانجامد، تعامل علم ساختی است. قاعده علم ساختی: هر قاعده ای که از احوال و رفتار توالد و تناسل یک یا چند مفهوم علومی گزارش کند، قاعده ای...
مراد از علم ، «مفهوم علومیِ علم» است. مفهوم علومی علم، شامل همۀ آنچه به طور تخصّصی در مورد «علم» می دانیم و همۀ آنچه علم است می شود. علم به معنای «دانستنِ یک چیز» بر زمینۀ هر گونه مطالعات هستی شناختی، روش شناختی، خداشناختی علم و یا عالَم...
جامعه نخبگانی (ش.ش/ جا.ش) عبارت است از افرادی که در پیوند دیالوگی، چنان به اندیشه ورزی بپردازند که دانشسرا آن را دیالوگ و مباحثه علمی بداند. نخبگان یک جامعه، سرمایه های معرفت گذار آن جامعه هستند. نگا. نخبه Visits: 285
اقسام تحول معرفت / فرهنگ اصطلاحات معرفت شناسی
توسط حمید رجایی · Published 2015-04-14 · Last modified 2015-08-24
Visits: 124
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید
صدف در کنارش به جان پرورید
برای اینکه جوامع بشری، از رنج توسعه نیافتگی برهند و بتوانند جهانی پاکیزه و انسانی و الهی را شکل دهند؛ باید تکلیف خود را با «خداوند، خود، یکدیگر، طبیعت و علم» روشن کنند. دینداری، اخلاقِ فردی و اجتماعی و علم و علم آموزی، آزادی اندیشه و بیان موسّع و ساختارهای درستِ سیاسی و اقتصادی و… مهمّ ترین کلیدهای پیشرفت هستند. این «تفکّرِ» یک جامعه است که موتور فرهنگ، اقتصاد، سیاست، حاکمیّت و… را روشن می کند و جامعه را به پیش می راند. یک نظریه و ندیشۀ منسجم و تبیین گر بسا می تواند این موتور را روشن کند و پویایی را موجب شود.