بد-ایدئولوژیها و خوب-ایدئولوژیها
لطفاً مقاله را تا آخر بخوانید
ایدئولوژی، لزوماً و ذاتاً بد نیست، گاهی ما بد-ایدئولوژی هستیم.
حمید رجایی، تابستان ۹۸
بد-ایدئولوژیها و خوب-ایدئولوژیها، اعم از افراد، گروهها، جوامع، حکومتها، مدارس و دانشگاهها، رسانهها و… چند ویژگی دارند:
-
بد-ایدئولوژیها، کلّ ایدئولوژی خود را فرامباحثهای میدانند و میپندارند چون اعتقادات جازم و منابع و مستنداتی در دست دارند مطلقاً نباید درباره آن بحث شود! خوب-ایدئولوژیها، به ارزشها باور دارند اما دانشسرا را محل همه نوع مباحثه میدانند و سپهر معرفت را برای هر گونه شک خوب و تحقیق و پژوهش، مناسب میبینند. گرفت و گیری در چرخه نخبگانی ایجاد نمیکنند.
-
بد-ایدئولوژیها، از ایدئولوژیهای خودشان فراتر میروند و هر طور شده و لو با سفسطه و اراجیف، راهکارها و سبک زندگیهای گستردهتر از منصوصات میدوشند آن سان که اجتهاد و تفکر بدیل را منحرف میپندارند! مثلاً مبتنی بر ایدئولوژی خود، «صحت هیات بطلمیوسی»، «مقدس بودن یک ساختار و شیوهٔ قابلاجتهاد» و «فرابشری بودن مراد خود» را میدوشند و هر دیدگاه دیگر را به زمین میکوبند. خوب-ایدئولوژیها، ایدئولوژی را حداقلی میکنند (فقط دایره منصوصات) و از آن اصول موضوعۀ گرانبار نمیسازند، مبادا علم و معرفت دینی فلج شود. آنان به علم، تجربه، عقلانیت و اجتهاد مبنی بر اقتضائات زمان، احترام میگذارند و به جر منصوصات، راهکارها و راهبردها، خطمشیها، گفتمانها را به مباحثه میگذارند. کسی یا اندیشهای را مطلق نمیکنند.
-
بد-ایدئولوژیها، دچار بتهای مقدس میشوند (چه مقدس دینی و چه اسطورههای فکری و هنری مانند فلان آوازخوان، فلان بازیگر یا فلان متفکر و…) و در چاه مریدی میافتند. «مقدسان و محبوبان نادان» در بین آنان رشد میکند. اینان باید مردم را، نفهم نگه دارند تا بمانند. به نواندیشان و افراد زیرک، لبخند نمیزنند و آنان را شاید در ظاهر بستایند؛ اما مرگ و خمود آنان را در دستور کار خود قرار میدهند. از جانب نواندیشی خوفناکاند. افکار و سخنانشان کلیشهای و تکراری است و مخالفان را منحرف و گمراه میدانند و آنان را سیاه و دوزخی میبینند. خوب-ایدئولوژیها، افراد شاخص و قهرمان (نامعصومان) را آن قدر بزرگ نمیبینند مبادا باب اجتهاد مسدود شود. همه را قابل نقد میدانند و چیزی یا کسی را چنان تقدیس نمیکنند که نشود او و آن را نقد کرد. در چاه مریدی نمیافتند؛ به بزرگان علم و اندیشه و عمل، ارادت پیدا میکنند و اما در علم و پژوهش، مرید کسی نمیشوند (تا زمانی مه مجتهد و متخصص نشدهاند از عالمان نیک سیرت تقلید میکنند) اگر به مصلحت جامعه و به حکم شرع، ملتزم به اطاعت مدنی اسلامی هستند، اما خود را ذوب در کسی نمیدانند. ذوبهای در نامعصومان، اشتباه-کار میشوند .
-
بد-ایدئولوژیها، اگر حاکم شوند، مستبد و متعفن میشوند و اگر چه تمام شعارشان لیبرالیسم و اسلام و مسیحیت و… باشد، اما با تزویر رسانهای و جادوی سینما و… آن قدر مردم را سرگرم میکنند تا بتوانند ایدئولوژی یا منافع خود را براحتی در آغوش بگیرند.. رسانهها را بصراحت یا با هزار لطایفالحیل برای نفع و فکر خود منحصر میکنند و اگر به دیگران لطف کنند، میخواهند آنان را هدایت کنند. خوب-ایدئولوژیها، برای تکثّر اندیشهها و آزادگی انسانها، احترام قائلاند. به محققان جهان، بدون سادهلوحی، خوشبین هستند و به «ذهن محترم بشری» احترام میگذازند. با خطاها، مانند معلم و هممباحثه برخورد میکنند. رسانهها را برای ترویج اندیشههای ایدئولوژیک خود، بکار میگیرند؛ اما آزادی بیان و تکثر اندیشهای را از آن منقطع نمیکنند و حتماً روا میدانند که هر مکتب فکری متکثر درون دینی، آزادانه از رسانهاش در چهارچوب مصوبات مدنی، استفاده کند.
-
بد-ایدئولوژیها، کارشان به نوکری دشمنان ختم میشود. اینان خودشان را تقدیس میکنند؛ اما بالاخره روزی در نهان با مخالفان معامله میکنند و بعید نیست کثیفترین زدالتها را مرتکب شوند تا وجاهتشان حفظ شود (مانند دولت مدعی ایدئولوژی لیبرالیسم آمریکا، که با دولت اسرائیل معامله کرده است) خوب-ایدئولوژیها، در برابر دشمنان خود کوتاه نمی آیند و با آنان معاملات خفتبار نمیکنند (البته نرمش قهرمانانه دارند) اما چون برای عقلانیت و مدارا و تفکر آزاد، مجال قائلاند، پیوسته روزآمد میشوند و از دانش زمان برای رشد خود استفاده میکنند.
-
بد-ایدولوژیها، به خطابه و داد و بیداد و تولید فیلمهای سینماییِ مست و مسخکننده و بازی با احساسات ایدئولوژیک مردم رومیآورند و خوب-ایدئولوژیها به سخنرانی علمی، کتاب و مباحثه و میزگرد و دیالوگ و تفکر منطقی و انتقادی و مانند آن…
توجه
الف. لیبرالیسم یک ایدئولوژی است یا دستکم رفتار ایدئولوژیک دارد و البته در باطن یک بد-ایدئولوژی است. اینکه هالیوود و رسانههای کشورهای لیبرال، مدام بر عقل مردمان عفونت شهوت و خشم و خیال میپاشند به این دلیل است که ارباب قدرت میخواهند مردمان بیچارۀ خود را بدوشند و نادان نگه دارند. اینان از شعار آزادی، عشق، صلح و مانند آن استفاده میکنند و اما بیشترین خونریزیها و خودکامگیها را دارند.
ب. حکومتهای دینی هم ممکن است بد-ایدئولوژی شوند:
-
هرگاه دیدید حکومت از احساسات و شعائر دینی بیش از تفکر انتقادی و لبّ دین استفاده می کند،
-
هر گاه دیدید حکومت دینی، از اندیشههای منتقدان میآشوبد و نقد را روا نمیداند و منتقدان را ترور شخصیتی میکند و آنان را منزوی میدارد.
-
هر گاه دیدید یک حکومت دینی، فراتر از منصوصات دین را مقدس و فرامباحثهای میداند و میخواهد فهم درک خود را چونان منصوصات مصون کند،
-
هر گاه دید حکومت دینی، بر سر عقاید منصوص، معامله میکند، بدانید که آن حکومت در حال فساد است. بدانید که آن حکومت دینی در سرازیری بد-ایدئولوژی شدن قرار دارد.