1

تحول همسانی و ناهمسانی (ش.ش)


تحوّل ناهمسانی وقتی رخ می‌دهد که از ناهمسانی جزئی یا کلّی دو امر مطلع شویم (بعد از آن­که باور یا تخمین همسانی داشتیم) مثلاً وقتی متوجّه می‌شویم که بیماری حسبه و بیماری آنفولانزا، از نظر علّت بیماری همسان نیستند. یا بیماری ام اس [1] ناهنجاری­های واسکولیت [2] با علائم مشابه یکی نیستند. همچنین اگر کشف کنیم که تحلیل علمی شادیِ کسی که دارای اختلال دوقطبی [3] است با شادمانی یک انسان سالم، یکی نیست. همچنین وقتی متوجّه شویم انبیا و فرشتگان، در مرتبۀ وجودی و کمال یافتگی، در یک مرتبه نیستند و…

[1]. علّت این بیماری، تخریب میلین است که یک غلاف پوششی اعصاب است، ولی در صورت پیشرفت بیماری، اکسون‌ها (رشته‌های عصبی) نیز آسیب می‌بینند.

[2]. واسکولیت (vasculitis) به معنای التهاب و ورم رگ­ها و عروق خونی است. التهاب رگ­ها می­تواند باعث ورم دیواره رگ­ها و در نتیجه کاهش جریان گردش خون و حتّی انسداد رگ­ها و عدم خون­رسانی به بافت­ها و اندام­های مختلف بدن شود.

[3]. اختلال دوقطبی (bipolar disorder) یا افسردگی شیدایی نوعی اختلال خلقی و بیماری روانی است. افراد مبتلا به این بیماری دچار تغییرات شدید خلق می‌شوند.


جستارهای وابسته

قسم اول: تحوّل به نقیض
قسم دوم: تحوّل تاییدی
قسم سوم: تحوّل تضعیفی
قسم چهارم: تحوّل افزایشی
قسم پنجم: تحوّل پیرایشی
قسم ششم: تحوّل تعمیقی
قسم هفتم: تحوّل بالجغرافیا
قسم هشتم: تحوّل همسانی
قسم نهم: تحوّل ناهمسانی
قسم دهم: تحوّل بالمنظر
قسم یازدهم: تحوّل بالتفصیل
قسم دوازدهم: خروج از ناخودآگاه به خودآگاه




نسخه نمایشی (ش.ش / رسا.ش)

نسخه نمایشی (ش.ش/ رسا.ش) هر گونه افزار و شیوه بیانی است به شرط آنکه به وسیله نمایش باشد. مانند تاتر، فیلم سینمایی، مستند و امثال آن.

مثلاً بیان اینکه یک نفر چگونه علی رغم اینکه خود زخمی دزدیده شدن مالش است دزدی میکند و با تمام وجود دزد را مذمت میکند، در فیلم سینمایی دوچرخه‌ دزد ها یا دزد دوچرخه، نمایشی شده است:

“کارگر بی‌کاری به‌نام «آنتونیو» (ماجورانی) سرانجام به‌عنوان اعلان‌چسبان استخدام می‌شود. وی مجبور است برای اینکه در این شغل تایید شود، دوچرخه‌ای را به همراه داشته باشد تا بوسیله آن پوسترها در سطح شهر نصب نماید. از اینرو با توجه به تهی‌دستی خانواده‌اش، با پول ملحفه‌های تخت خواب خانه که می‌فروشد و دوچرخه قدیمی خود را که گرو بانک است، آزاد می‌کن و سر کار می‌رود. اما پس از چند روز کار، دزدی دوچرخه آنتونیو را در هنگام کار کردن وی می‌دزدد و آنتونیو مجبور است برای اینکه شغلش را از دست ندهد، هرچه سریعتر دوچرخه‌اش را پیدا کند. از اینرو از روز بعد از دزدیده‌شدن دوچرخه، با کمک پسر کوچک و دوستانش، به امید یافتن دوچرخه در شهر جستجو می‌کنند. پس از چند ساعت آنتونیو دزد دوچرخه را در خیابانی می‌بیند و به دنبال او میفتد؛ ولی دزد از دست او فرار می‌کند. پس از آن، او همه‌جا رد او را می‌گیرد و در نهایت موفق به، به‌دام‌انداختن وی در محله او می‌شود. ولی وقتی پلیس را خبر می‌کند، با توجه به اینکه همه افراد آن محل از دزد دفاع می‌کنند و پلیس موفق به پیدا کردن دوچرخه نمی‌شود، آنتونیو با بی‌احترامی مجبور به ترک آنجا می‌شود.مدتی بعد، آنتونیو یک دوچرخه که کنار خیابان پارک شده می‌بیند؛ ما در فکریم که او می‌خواهد چکار کند. وی ابتدا پسر خود را با اتوبوس یه محل دیگر می‌فرستد؛ ولی پسر کمی دورتر می‌ایستد و اورا تماشا می‌کند؛ و جلوی چشم او، آنتونی آن دوچرخه را سرقت می‌کند! گویی این آخرین انتخاب او بوده؛ ولی سپس با بدشانسی فراوان توسط عدهٔ زیادی از مردم به دام انداخته می‌شود. آن‌ها وقتی پسر کوچک او را می‌بینند، پلیس را خبر نمی‌کنند و او را رها یکنند؛ در حالی که برای اولین بار در فیلم اشک می‌ریزد. پدر دست پسر را می‌گیرد، و هردو با هم در خیابان به راه می افتند.” منبع

بیان “نحوه تعامل افراد کم سواد یا نا اشنا با پدیده ای تازه (اتوبوس، تلویزیون و…) یا یک اندیشه جدید” در فیلم هایی نظیر اتوبوس، کت سفید، پدرسالار و…

بیان “بی فایدگی آه و آرزوی اینکه جای دیگری باشیم  و توصیه به اینکه هر جا هستی خوب باش و به دیگران  محبت کن” در فیلم افسانه ی آه.

توضیح روان شناختی “چگونگی عملکرد عقده در تولید بزه و جنایت در ساختار گناه و مکافات” در قالب داستان فیلم؛ در  فیلم روانی (Psycho)

توضیح ابعاد خطر آفرین قدرت خلاقه ی انسان از راه تحقق تصورات در عالم خارج بوسیله اختراعات، در داستان فیلم  کره .

توصیف و توصیه به اینکه سانسور در سینما بی معنا است (نسخه ی شیطانی) در داستان فیلم سینما پارادیزو .

توصیف یک فرد نابغه با ذهن و روانگسیخته و توصیه به راهکاری برای کنار آمدن با آن در داستان فیلم ذهن زیبا.

توصیف یک فرد پاک و ناخودخواه و اما عاشق خدواند و روایی ملاقات غیر معصوم با روح القدس (نسخه نادرست) در داستان فیلم آوای برنادت.

توصیف امکان پاک شدن انسان در پرتو عشق و ایثار در فیلمهای بسیار از جمله فیلم اخراجی ها.

توصیف  و توصیه به راه انسان شدن و اشاره به روحانی مطلوب برای جامعه در داستان فیلم طلا و مس و زیر نور ماه .

طلا و مس: آسيد رضا (بهروز شعيبي)، روحاني جواني است که به همراه همسرش- زهرا سادات( نگار جواهريان)- و دو فرزند خردسالش به تهران مي آيد تا در يک کلاس اخلاق شرکت کند. آن دو مي خواهند زندگي آرام و ساده شان را با تمام مشکلات موجود در تهران آغاز کنند که بيماري زهرا سادات شدت مي گيرد و سيدرضا ناگزيربه بستري کردن او در بيمارستان مي شود. زهرا سادات به بيماري ام.اس مبتلا شده است؛ اما اين تنها مشکل سيدرضا نيست. او بايد از اين پس هم به کارهاي تحصيلش در حوزه بپردازد و هم اين که کارهاي خانه را بر عهده بگيرد.
او با نزديک شدن به دو فرزندش و نيز با هر زحمتي که هست، خود را به شرايط موجود عادت مي دهد. سيدرضا براي تأمين هزينه هاي زندگي ناگزير مي شود که حتي به قالي بافي نيز روي بياورد. زهرا سادات پس از اندکي بهبودي به خانه باز مي گردد. اما ديگر توان ايستادن روي پاهايش را ندارد. همين موضوع زهراسادات را تا مرز فروپاشي ذهني پيش مي برد؛ به طوري که کشمکش ها و جدال هايي ميان او و سيدرضا پيش مي آيد. حتي زهرا سادات پيشنهاد مي کند که سيدرضا زن دوم اختيار کند. اما در پايان سيدرضا نمي پذيرد و بودن در کنار زهراسادات را ترجيح مي دهد؛ اين در حالي است که چشمان سيدرضا در اثر فشار کار مداوم روز به روز ضعيف تر مي شود. اما او کماکان به آينده زندگي ساده اش اميدوار است.

زیر نور ماه: داستان این فیلم درباره طلبه‌ای به نام سید حسن است که معتقد است چون مانند پدربزرگش میان مردم نیست و نفسش تاثیری ندارد نمی‌تواند لباس روحانیت را بپوشد و تنها برای دلخوشی خانواده اش چنین می‌کند. روزی که لباس روحانیت را می‌خرد در مترو پسرکی لباس او را می‌دزدد. جستجوی او برای لباس موجب آشنایی او با بی خانمانان زیر پل رسالت می‌شود. او سرانجام همه کتابهایش را می‌فروشد تا بتواند به آنها کمک کند. خواهر آن کودک نیز یک زن خیابانی است که اقدام به خودکشی می‌کند. سید حسن او را به بیمارستان میرساند. روزی که طلاب از دست استادشان ملبس می‌شوند سیدحسن لباس روحانیت را از زن خیابانی پس می‌گیرد.




سبک اندیشه (فرهنگ شناسی)

سبک اندیشه (فرهنگ شناسی) روشی زیربنایی، شکل یافته و شایع و موجّه در یک جامعه است که نوع برخورد فکری؛ معرفتی، احساسی، عاطفی آن جامعه را با عناصر هستی و اسباب زندگی معین کرده است. به عبارت دیگر سبک اندیشه، سیاق و رفتار ادراکی و عصب ادراکی خاصّ است که یک قوم در مواجهه با مسائل خرد و کلان زندگی، از خود بروز می­ دهد و شامل توانایی­ های بالقوه و ناتوانی­ های خفته و نهان و میزان توانش آن در ارتقاء و ترمیم خود هم می­ شود.

سبک اندیشه­ ی یک جامعه را می­ توان با همنشینی بسیار با گروه های اجتماعی، کشف کرد. تحلیل محتوای ادبیات، معماری، شهرسازی، نقاشی، موسیقی، سبک لباس ، غذا و آداب و رسوم و بالاخره هنرهای نمایشی یک جامعه بهترین فرصت برای کشف و غبارزدایی از چهره­ی سبک اندیشه­ ی آن جامعه باشد. اما در این میان محصولات نمایشی یک قوم، آینه­ ی روشن­تری برای نشان دادن سبک اندیشه ­ی آن قوم است. چرا که معمولاً محصولات نمایشی یک جامعه، محلّی برای عرضه و تجلّی سبک اندیشه و منطق زندگی آن است و به نوعی آشکارتر، صادقّ تر و عریان­ تر از جاهای دیگر، خود را نشان می­ دهد.

 

در این باره،  این مقاله ها (یک و دو ) را بخوانید.

 




قرآن (…/…)

قرآن (…/…) کلام الله است. نسخه ای است که n بار نازل شده است. نسخه ی خواندنی تمام آفرینش و سپهر کل است. روح سپهر (معانی سپهری) در آن آسوده قرار دارد به گونه ای که حروف و کلمات آن زنده، فعال و کاملا هوشمند است. کتابی است که کلماتش نه فقط دلالت دارند بلکه واجد علیت و تاثیرات عجیبه اند. کتابی است که از بالای سپهر معرفت تا پایین آن امتداد دارد و در هر مرتبه با کل سپهر طولا و عرضا مرتبط است. این ارتباط در لایه های بسیاری، کاملا آشکار و بی نیاز از معلم است و در برخی موارد، انسان نیازمند معلم (امام) می شود و در بسیاری دیگر نسخه لب دوخته است و معلم، اسرار آن را فقط به صاحب سر می گوید.

در مجموع برای فهم قرآن نیازمند مدرسه (دانش سرا) و معلم هستیم. اما در هر حال تمام اسرار آفرینش و همه علوم اول و آخر در آن در پیچیده است. زیرا هر گاه خداوند سخنی بگوید به جز این نخواهد بود و نهایت ظرفیت انتقال معنا و مخاطبت از یک حرف، کلمه، جمله، فراز و کتاب به هزاران طور و شکل مورد بهره برداری قرار می گیرد. بنابراین قرآن بی نهایت عمیق و شگفت انگیز است و غوص در آن بسیار هولناک است.book-slider-1200x450

قرآن اگر چه نسخه ای  برکاغذ است اما تماما با هر نسخه دیگر متفاوت است و چونان الفاظ را به کار گمارده است که گویا هر یک از کلمات آن فرشته ای آگاه، مهربان و کاملا واکنشگر و مطلع از اسرار و مکنونات مخاطب و حتی گذشته و آینده ی خواننده است!

به لحاظ معرفت شناختی، پیچیده ترین حجم هستی و عجیب ترین نسخه ی کتاب شده است و  هرگز نمی توان مانند آن را آورد. مگر اینکه کسی بتواند خدا را دوباره بیافریند یا پیشتر خدا شده باشد! هر کس جزاین گمان کند بویی از کمترین وجوه عظمت شیرین و بلند قرآن نبرده است.  حقیقت قرآن، همان حقیقت امام است و این دو بدون هم نیستند چون دو نمود از یک بود هستند. مهدی در طلوع مهر قرآن را به مردم یاد می دهد.

 




عالَم شناسی (علم شناسی)

عالَم شناسی (علم شناسی) یک شاخه مطالعاتی است و موضوع آن بررسی جایگاه یک پدیده در عوالم بالا و طبقات آن تا پایین است. توضیح سماوات سبع، سبل آسمان، عوالم (عالم ماده،مثال، ملکوت، عقل، امر و…)

اما مسئلۀ مهم عالم شناسی پدیده ها در مناسبات عالم شناختی است. مثلاً توضیح اینکه «آب» در عوالم بالا تا پایین چگونه جایگاهی دارد؟ «آب» می تواند علم باشد و موجب حیات. رؤیاهای صادقه مواجهه با صور پدیده ها در عوالم است. صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی.

ظاهرا همه پدیده های آفرینش از بالا تا پایین عالم امتداد دارند. توضیحات عالم شناختی پدیده ها به توسعه و نورانیت  سپهر معرفت  کمک شایانی می کند و می تواند در تولید علم اسلامی امداد کند. علوم دنیاوی گرا در پرتو عالم شناختی مقاوت نمی کند.

ضرورتی ندارد که عالم شناسی یک پدیده شامل توضیح همه ی جزئیات مناسبات آن باشد. همین که عالم ربانی صورت نوریه یک پدیده  را کشف کند گام های نخست را در عالم شناسی یک پدیده برداشته است. مانند اینکه  بگوید کل عالم و از جمله موضوع مورد نظرش مخلوق خدای متعال است و تحت حاکمیت مطلقه ی اوست. این هم توضیحی عالم شناختی است.

علم به دخالت «فرشته گان» در ثبت و ضبط مقدرات و اعمال انسان ها نیز نگاهی عالم شناختی است. خیلی مناسب است مباحث عالم شناختی رویکردی در تفسیر پدیده ها باشد (عالم شناسی بطور مضاف بکار رود)

عالم شناسی نسخه ها و نشانه ها (دوالّ) نشانه شناسی است.

84_12952در عالم شناسی پدیده ها باید مستندات متقنی ارایه کرد و از خیال پردازی اجتناب نمود.




علوم کل نگر (علم شناسی)

علوم کل نگر (علم شناسی) علومی هستند که با شیوه نامه ی همداستانی و چند علمی بودن به یک موضوع می پردازند یا هدفی را برمی آورند. در واقع یک علم، کل نگر است وقتی بخواهد از حداکثر زوایای یک موضوع خبر دهد و آن را بکاود. به همین رو ناچار است موضوع را با همه جوانب آن، مد نظر قرار دهد و مطالعه کند.

هر گاه میان علوم در سپهر معرفت، انزواء کم شود و تعامل علم ساختی، میان آنها زیاد گردد، علوم کل نگر فراوانی بیشتری می یابند.

مثلاً طب کل نگر، نمی تواند  برای شناخت ابعاد بیماری و سلامت انسان از مسایل روان تنی، تاثیر سبک زندگی، اقلیم شناسی، روش های گوناگون درمانی (طب جدید، سنتی، گیاهی، سوزنی و…) تئوری های طب و بررسی ابعاد معنوی  و عالم شناختی که در تعامل با حالات بیماری و سلامت انسان است  نپردازد.

همه ی علوم انسانی وقتی به کمال خود نزدیک می شوند و جایگاه شایسته ای در سپهر معرفت پیدا می کنند که به کل نگری نزدیک شوند. همینک برخی علوم بطریقی خودآگاه یا ناخودآگاه کل نگری را پذیرفته اند اما کل نگری در آن محقق نشده است. مانند پزشکی، علوم شناختی، جامعه شناسی ، دانش زندگی و…

علوم انسانی ای که امروزه در جهان غرب وجود دارد بدلیل انزواء از معارف اسلامی، از کل نگری دور و فاقد صلاحیت برای داوری و فتوا دادن در مورد انسان و شوون فردی و اجتماعی او هستند.

 برای تکمیل مطلب نگا. انزواء