1

همکاران افتخاری پایگاه علمی طلوع مهر

با سلام

هر کسی می تواند با پایگاه علمی طلوع مهر همکاری کند.

زمینه های همکاری با طلوع مهر را در  اینجا بخوانید.


 

همکاران ویرایش محتوایی و ادبی:

 

  1. جناب آقای مهندس بهروز فرهمند استاد و محقق در زمینه فیزیک و عرفان اسلامی

  2. سرکار خانم زهرا رجایی کارشناس معارف اسلامی

  3. سرکار خانم ترابی کارشناس ارشد الهیات

  4. سرکارخانم مرضیه رجایی، تایپ و ویرایش




اطلاعیه ها و مطالب برای دانشجویان دانشگاه سیتی سنتر

07

دانشجویان محترم سلام.

اطلاعیه:

جزواتی تقدیم شده است… آیا آن را دریافت کرده اید؟


میتوانید در انجمن دانشجویان حمید رجایی مشارکت کنید.

همچنین در این گروه در لینکداین عضو شوید.

بسمه تعالی

در هر دو درس فقط از همین سوالات در امتحان خواهد امد. اما لازم است جوابها را خیلی دقیق و کامل بنویسید

سولات امتحانی درس  اندیشه اسلامی

1. سبک اندیشه به چه معنا است؟
سبک اندیشه  روشی زیربنایی، شکل یافته و شایع و موجّه در یک جامعه است که نوع برخورد فکری؛ معرفتی، احساسی، عاطفی آن جامعه را با عناصر هستی و اسباب زندگی معین کرده است. به عبارت دیگر سبک اندیشه، سیاق و رفتار ادراکی و عصب ادراکی خاصّ است که یک قوم در مواجهه با مسائل خرد و کلان زندگی، از خود بروز می¬ دهد و شامل توانایی¬ های بالقوه و ناتوانی¬ های خفته و نهان و میزان توان آن در ارتقاء و ترمیم خود هم می¬ شود.
سبک اندیشه¬ ی یک جامعه را می¬ توان با همنشینی بسیار با گروه های اجتماعی، کشف کرد. تحلیل محتوای ادبیات، معماری، شهرسازی، نقاشی، موسیقی، سبک لباس ، غذا و آداب و رسوم و بالاخره هنرهای نمایشی یک جامعه بهترین فرصت برای کشف و غبارزدایی از چهره¬ی سبک اندیشه¬ ی آن جامعه باشد. اما در این میان محصولات نمایشی یک قوم، آینه¬ ی روشن¬تری برای نشان دادن سبک اندیشه ¬ی آن قوم است. چرا که معمولاً محصولات نمایشی یک جامعه، محلّی برای عرضه و تجلّی سبک اندیشه و منطق زندگی آن است و به نوعی آشکارتر از جاهای دیگر، خود را نشان می¬ دهد.

2.  فرهنگ و نافرهنگ را تعریف کنید.
فرهنگ راهکارهای شایع موجه در یک جامعه است برای رفع هرگونه نیاز واقعی یا غیر واقعی. فرهنگ همواره نرم افزار است و تمدن شامل آن و سخت افزارهاست.راهکارها ممکن است کارآمد یا ناکارآمد باشد. در برابر فرهنگ، نافرهنگ است و عبارت است از آنچه جامعه با آن تعامل دارد ولی فرهنگ نیست. مانند اقلیم، آب و هوا، ژن، حوادث، وجود و عدم منابع طبیعی، سنت های الهی، بیماری ها و …

3. تفکر جانبی چیست؟
 تفکّر جانبی «روشی است برای حلّ مسأله، از یک زاویه یا زوایای نامتعارف و غیر شایع » به این معنا که در مراحل اندیشه با ایجاد آشفتگی های هدفمند موجب به ذهن امدن دیدگاه های متنوع و تازه می شویم و سپس با منطقی سازی راهکارها راهکار منطقی را انتخاب می کینم. فرضیه تفکّر جانبی بر این اساس شکل گرفته که در زندگی واقعی، همه چیز بر اساس تفکّر خطی پیش نمی‌رود. گاهی برای بدست آوردن نتیجه¬ ی بهتر، ناچاریم از تفکّر خطی (یا عمودی) فراتر برویم و به هر مسأله ‌از زاویه¬ ای تازه بنگریم

4. اندیشه اسلامی به چه معنا است؟
اندیشه اسلامی یعنی انسان ها بر اساس مبانی و احکام و اخلاق اسلام، دانش زندگی را تولید کرده و در زندگی روزمره به آن عمل کنند. خداباوری، یکتایی خداوند، بندگی او و نه جز او و انجام واجبات شرعی و ترک گناهان بخش بزرگی از اندیشه اسلامی است.

5. آیا ما ایرانیان در روال زندگی دینی خود چه مقدار باید به داوری دیگران توجه کنیم؟
انسان باید خود را مواضع تهمت دور بدارد. مثلا کاری نکند که دیگران در باره ی او سوء ظن پیدا کنند. اما در مسیر بندگی خدای متعال انسان نباید تحت تاثیر محیط قرار گیرد و باورهایش سست گردد. متاسفانه ما ایرانیان در تعیین اهداف درست زندگی به داوریهای این و آن زیاد توجه میکینم.

 
6.منابع بررسی و داوری در مورد کارآمدی یک رفتار فرهنگی کدامند؟(نام ببرید)
منابع محک زدن راهکارهای فرهنگی عبارتند از عقل، شرع ودین، علم تجارب مفید و فطرتفرهنگ ایده آل و فرهنگ جاری و ساری تعریف نموده و تفاوت آن دو را بیان کنید.

 
7.فرهنگ ایده آل و فرهنگ ساری و جاری را تعریف کنید. تفاوت ان دو  و وظایف نخبگان چیست؟
فرهنگ ایده آل فرهنگی است که در آرمان یک جامعه تعریف شده و در آن نقص مفروض نیست. فرهنگ ساری و جاری همان فرهنگی است که در جامعه رواج دارد و با بدی ها و خوبی ها مخلوط است . وظیفه نخبگان جامعه این است که فرهنگ ساری و جاری را به سمت فرهنگ ایده آل سوق دهند.

 
8. در صورتی که ما زندگی و اهداف الهی خود را جدی نگیریم چه عوارض سوئی در زندگی فردی و اجتماعی مان بوجود می اید؟
حتی اهداف نادرست هم بدون جدیت و پشتکار و تمرکز بدست نمی آید یک عده خلافکار هم افراد غیر جدی و سرسری مدار را در خود راه نمیدهند.متاسفانه ما ایرانیان بدلایل گوناگون در زندگی و اهداف خود جدیت لازم را بخرج نمیدهیم و به تعبیر عامیانه گاهی نازک نارنجی بار امده ایم.عدم جدیت در مسایل شرعی مانند نماز وروزه و حجاب و حلال و حرام الهی در زندگی انسان موجب نکبت و بدبختی میشود و همچنین اگر انسان در بندگی خدداوند جدی نباشد سستی ها و شیاطین او را احاطه میکنند و کم کم از راه اصلی دور میافتد.

 
9. توان تمییز و تشخیص بین خوشآیند و مصلحت را توضیح دهید
خوشآیند چیزی است که انسان از ان خوشش میاید و ممکن است به صلاح انسان نباشد و مصلحت چیزی است که بصلاح انسان است و لی ممکن است انسان از آن خوشش نیاید. خداوند میفرماید: جنگ بر شما واجب شده است با این که آن براى شما دشوار و ناخوشایند است. شاید چیزى را ناخوشایند بدانید در حالى که آن براى شما نیکوست، و شاید چیزى را دوست بدارید در حالى که آن براى شما شرّ است. خداوند مى داند و شما نمى دانید.  

10.همرنگ شدن کورکورانه با جماعت خوب است یا بد؟ توصیح دهید؟

خیر صفت ناپسندی است. در واقع، جماعت گرايي كه مورد تأكيد دين وخرد است در ما به گونه­اي بيمارگون تظاهر نموده است و از طرف ديگر شعار و راهكار همرنگي با جماعت در بسياري از موقعيت­هاي نادرست به كار برده مي­شود؛ جايي كه نبايد همرنگ جماعت شد، همرنگ جماعت مي­شويم و ميگوييم:«خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو!»

11چه ضعفی موجب بیماری “جو زدگی” می­شود؟ آیا شیعه واقعی اصولا جو زده می­شود؟

معضل تحت تأثيرالقائات اطرافيان قرار گرفتن به نوعي در همه مردم وجود دارد.در جوامع توسعه نیافته شایعه کاربرد بیشتری دارد. ولي ما ايرانيان نسبت به فرهنگ غنی و کهنی که داریم عملاً وبه طور معمول راحت تحت تأثير برخي القائات قرار مي­گيريم. اين امر باعث مي­شود که مسايلي در بين ما ايرانيان به شدت رايج شود که دليل منطقي و قابل قبولي براي آن وجود ندارد؛ مثلاً شایعات ما را زود تحت تاثیر قرار می­دهد و خودمان هم از این مسأله نگرانیم. ميل به همرنگي با جماعت نشان از ضعف خود باوري است و جدا از اينكه ريشه در محافظه كاري دارد، ريشه در جو زده شدن ما ايرانيان هم دارد. اين جو زده شدن، آزادي و خلاقيت را به شدت تضعيف مي کند.

 
 
________________________________________
 
 

 
سوالات درس اخلاق اسلامی

1.اخلاق را در لغت و اصطلاح (علم اخلاق) تعریف نموده و موضوع این علم و هدف آن را بیان نمایید.
اخلاق در لغت جمع خُلق است و در اصطلاح، علم اخلاق، علمی است دستوری و هنجاری که موضوع آن انسان است از آن نظر که دارای صفات رذیله و فضیلت میشود ضمن اینکه راهکارها را هم ارائه میکند. هدف آن از میان بردن رذایل و تعالی فضائل اخلاقی است.

2.انسان دارای چهار نوع رابطه است این روابط کدامند؟ قلمرو اخلاق را در ارتباط با این حوزه ها توضیح دهید.
رابطه با خود، خدا، سایر انسانها، طبیعت. اخلاق همه این ارتباطات را تنظیم میکند. رابطه انسان با خدا اگر درست شد خداوند رابطه ی او با خلایق را تنظیم میکند.

3.قوای باطنی انسان(عقل غضب شهوت و وهم) را معرفی کرده و بیان کنید که نسبت عقل با سه قوه دیگر چگونه باید باشد؟
عقل ادراک خوب و بد میکند و انسان را از بدی نهی مینماید. غضب انسان را در برابر آنچه زیان رسان است مقاوم کرده و ان را از انسان دور میکند. شهوت قوه ایست که میخواهد منافع مادی را به سمت انسان بکشد و وهم قوه ای است که بوسیله انسان می تواند با خلاقیت به کشف راه حلها برسد. اخلاق میگوید اگر عقل و شرع بر سایر قوا مسلط شود انها را در چهار چوب در اورد انسان به تعالی میرسد.

4.با توجه به اینکه خداوند مبدا و مالک همه هستی است چگونه در مکتب تربیتی اسلام انسان گرایی(اومانیزم) و سایر مکاتب غربی منتفی میشود؟
انسان گرایی انسان را مالک خود و هستی می داند. اما توحید و خدا باوری میگوید مالک کل هستی و نیز مالک انسان خداوند است.بر همین اساس مکتب توحیدی انسان گرایی را منتفی و باطل می کند.

5.فطرت چیست؟ کمال جویی انسان را به مثابه یک امر فطری توضیح دهید.
فطرت همان سرشت انسان است. انسان بطور ذاتی در پی بهترین ها، زیباترین ها و بیشترین ها است. هرگز در نقطه ای قانع نمیشود. اما اگر کمال را در چیز خاصی خلاصه کند در همان جهت متمرکز می شود. اگر این امر خدای سبحان باشد آدمی خدای را که کمال کل است، دریابد به گنج وجودی خود پی برده و از لذات و زیبایی های فنا شونده دنیا گذر کرده و به کمالات حقیقی نه خیالی روی میاورد.

6.مربی کیست؟ مربیان واقعی انسان چه کسانی هستند؟
مربی یعنی کسی که استعدادهای انسان را شکوفا می کند. مربیان واقعی انسان کسانی هستند که به همه وجوه انسان توجه کنند و علم کافی به ابعاد وجودی انسان داشت باشند. مربی واقعی انسان خداوند و انبیاء هستند.

7.شیاطین چند گروه هستند و کار آن ها چیست؟

شیاطین دو گروه هستند:شیاطین جن و شیاطین انسانی. کار شیطان وسوسه کردن است و بیش از توان ندارند. انسان میتواند با سرپیچی کردن، یاد خدا و تقوا و دوری از گناهان آنها را از خود براند. توسل به اهل بیت عصمت و طهارت بویژه امام حسین علیه السلام در دفع شیاطین و قبول توبه بسیار موثر است.

8.ملکه چیست؟

ملکه صفت یا مهارتی است که در نفس انسان راسخ و محکم شده و از عادت و حال با میل بسیار فراتر است ملکات نفسانی بعد از مرگ همراه ما هستند
 
 
 




راهنمای مشاوره دانشجویی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 با سلام و درود به شما طلبه و دانشجوی گرامی  (کارشناسی، ارشد و دکتری)

 در صورتی که در زمینه های گوناگون از قبیل مشکلات خانوادگی، راهکارهای موفقیت در درس، پژوهش، انجام پایان نامه (انتخاب موضوع روش انجام کار و…) مقاله نویسی و… نیازمند مشاوره هستید، می توانید ابتدا در صفحه ی خدمات دانشجویی دیدگاه بگذارید (و به مسایل خصوصی خود اشاره نکنید) در غیر این صورت ابتدا از طریق ایمیل طرح مطلب نمایید.

مشاوره برای نگاشتن یک مقاله خوب، از طریق ایمیل حداقل دوبار پرسش و پاسخ مبلغ 20000 تومان.

مشاوره برای پایان نامه نویسی:

پیشنهاد چند موضوع و راهنمایی حداقل دو بار ایمیل و یک جلسه حضوری 50000 تومان.

بررسی پروپزال و کمک برای پیشبرد کار در یک جلسه  70000 تومان کارشناسی و ارشد و 100000 تومان دکتری.

مشاوره برای مشکلات درسی همراه با ارجاع به کارشناس مربوط یک جلسه 20000 تومان.

سایر موارد:

مشاوره برای مشکلات دینی و… از طریق ایمیل 10000 هزار تومان (در مورد مسایل واجب شرعی در صورت امکان پاسخ گویی، رایگان خواهد بود)
 
ابتدا ایمیل بزنید:

hamid.rajaei@yahoo.com

 




خدمات دانشجویی

 

دانشجوی محترم، سلام و درود بر شما

در پی چه هستید؟

 

  1. می خواهم برای پایان نامه موضوع انتخاب کنم. در قاب دیدگاه طرح بحث کنید و ایمیل بزنید. در گروه لینکداین ما عضو شوید.

  2. می خواهم طرح پژوهش بنویسم ↵  با استادانم در میان گذاشته ام و پیشنویس دارم ⇐ بررسی و مشاوره مستلزم هزینه است تصمیم بگیرید.

    هنوز در آغاز راهم و ایده ی مشخصی ندارم جلسه ی حضوری را پیشنهاد می کنیم (ارایه مشاوره مستلزم هزینه است تصمیم بگیرید)

  3. می خواهم بحثی را در کلاس ارایه کنم و نمیدانم چطور.

  4. میخواهم دانشم را در مورد دانشجویی گسترش دهم. ( این مطالب را مرور کنید)

توجه!

راهنمایی های چند سطری و ساده مستلزم هزینه نیست.

hamid.rajaei@yahoo.com

در خبرنامه عضو شوید:

[mailerlite_form form_id=4]




تولید علم (ش.ش)

 




شعری زیبا از آقای مهدی مشکات

سلام این اشعار زیبا از آقای مهدی مشکات است. آدم  از خواندن آن سیر نمیشود. در هلهله امدن ازداوج امام علی امیرامومنان و فاطمه زهرا سلام الله علیهما

 

این ملَــکاتِ کلمات من است

این سَکَراتِ صلواتِ من است

برای جشن عروسی حضرت زهرا سلام الله علیها

 


 

شب ، شب وصل شه و شهزاده است

آینه در آینه افتاده است

حلقة منظومه به دستانشان

عِقد ثریا به گریبانشان

حلقه بگوشان همه در هلهله

هفت فلک «امرأةُ السِّلسله»

بزم طرب هر طرف آراسته

کِلکِله در ارض و سما خاسته

لاله به شاباش، عرق ریخته

گل به نکوباش، ورق ریخته

خاک زمین، عرش معلّا شده

جنت فردوس مُحلّا شده

حور و پری سربه‌سر و پربه‌پر

سُندس و استبرق و ململ به بَر

بر سر هر گل طبقات جهاز

در پیِ خاتونِ چمن، سر فراز

صبح سپیداب و سحر وسمه‌کوب

آینه ء ماه به دست غروب

کوری چشم زغنِ لب‌گزان

تیره ء نرگس همه چشمک زنان

سوره ء مریم به گل آموختند

حسرت یوسفْ به دلان، سوختند

دلشدگان، می‌‌زدگان مستْ مست

رگ‌زدگان، پنجه حنا،‌ دستْ دست

خال لب و آتش لعل بتان

مجمر اسپندِ عروسی‌کنان

دامن شاباشیِ این ژاله‌ها

یال عرق کردة آلاله‌ها

سرزده از شیشه ء گلهای رنگ

نیم‌‌‌تنه ، پیکرحورانِ شنگ

بادصبا مشک‌فشان لب گرفت

گونه ء گلنار ببین! تب گرفت

سبزه و آیینه تضایف کنید

مغبچگان! باده تعارف کنید

لاله‌وشان، باده کشان آمدند

لشکر کبّاده‌کشان آمدند

نارونان، طُرّه‌کشان ، پیچ پیچ

پایْ‌وران ، دسته ء سروان ،بسیچ

نعل در آتش زده چونان حَرون

هنگِ شقایق عقب نسترون

افسرگل در پی شمشاد، شاد

بوسه به سر دوشیِ داماد داد

لاله کمر بسته، چنان سرمه‌دان

غنچه لب آورده برای دهان

لُعبَتکان نذرِ نباتی دهند

باده ء نابِ صلواتی دهند

ژاله به دامان گل و در مثل:

مریمِ عذرای مسیحا بغل

شاخه ء شمشاد ،صلا می‌کند

نرگس مخمور ،حیا می‌کند

سروِ قدافراشتگان ،ساقدوش

سنبلِ پاکیزه‌تنان ، پایجوش

مطربَکان دست برافراشتند

لاله‌رخان مقنعه برداشتند

بلبل و دستان به طریق سپند

بوسه ء دزدانه به گل می‌زنند

گلشکر لعل بت می فروش

بُرده قرار از دل و از جوش، هوش

آخته از دشت زهر سو، گلی

تافته هر کس به برِ سوگلی

هر که دلی داشت به کاری گرفت

تُنگ شرابی و کناری گرفت

تا به سر اِکلیلِ هُمایی زنند

هر مَلکی پر به هوایی زنند

چرخ و فلک غرق شهابند و نور

رقص زمین، رقص زمان، رقص نور

خاک، سبَق برده ز عنبر مگر

خامه رمق خورده ز شکّر مگر؟

این چه هوایی ست که دم می‌زند

شعله به صحرای عدم می‌زند

پنجره ء غیب، ورودی شده

حالت عشاق، شهودی شده

سروِ به پاخاسته مشّائی است

لاله ء اشراق، تماشایی است

خالِ که و حبّه ء افیونِ کیست

بید، در این همهمه مجنون کیست؟

پرچم مجنون، دلِ بیدم گرفت

لرزه بر اندام شهیدم گرفت

فصل دل و فصل گل سوسن است

فصل ظهور است دلم روشن است

غلغل اِسپَرغمِ وحشی‌ست این

جشن بهشتی‌‌ست مگو چیست این

این ملَکاتِ کلمات من است

این سَکرات صلوات من است

کور شوم لال شوم کرشوی

گر که مجازی بوَد این مثنوی

باده ء شعر از حرم آورده‌اند

میکده‌ها نیز کم آورده‌اند

وسمه به ابروی، کشیدند باز

بند دلم را ببریدند باز

قهقهه ء کبک، سکوتم شکست

خنده ء مینا، ملکوتم شکست

چشم دلم، وهْمِ تشرّف گرفت

وصله ء گل، دامن یوسف گرفت

یوسف گل‌پیرهنان، یاعلی

خسرو شیرین‌سخنان، یاعلی

ای لب تو معدن قند و شکر

خال تو سودای نخیل نظر

خال تو بر لعل تو ،مَک می‌زند

بر جگر لاله نمک می‌زند

مدح تو گفتن همه رنج است و بس

بلبل طبعم تو ببین در قفس!

باده ء شعرم عرقی بیش نیست

جز ورقی تحفه ء درویش چیست؟

کِلک مرا جوهر اعجاز کو؟

ناطقه ء حافظ شیراز کو؟

دست بشویم دگر از این هوس

حاصل من «دست و ترنج» است و بس

این‌همه گل گویم و غلغل کنم

بو که جلال تو تحمل کنم

سوز جگر تا نزند آتشم

باده ء اشعار طَری می‌کشم

باده ولی داغ ترم می‌کند

گل‌به‌گلی ، شعله‌ورم می‌کند

این همه گفتیم و نگفتیم هیچ

ذرّه کجا و شَهِ گردون‌بسیچ

نزد عسل، عرضه ء شکّر چرا

خیمه به صحرای غضنفر چرا؟

تا که مگر در نظرت گل کنم

چاره همان به، که تغافل کنم!…

هلهله این جشنِ گلِ مطلق است

در تب عشقم، هذیانم حق است

جشن چمن، جشن دَمن، جشن باغ

جشن چراغانی گلهای داغ

عقرب شب از قمر انداختند

برقع مهتاب برانداختند

کوکب سعد از پی رخشندگی

آمده بر موکب فرخندگی

می‌‌شکفد پنجه ء مریم، گریب

می‌شکند جادوی «کفّ الخضیب» /کف الخضیب :نمادفلکیِ فراق

طالع زرّین عروس پگاه

سرزده از حجله ء مشرق چو ماه

چتر سپید سحری بر سرش

تسمه ء زرّینْ‌کمری در برش

شامِ عزادار ،کفن کرده صبح

پیرهن بخت به تن کرده صبح

گوهر تسبیحِ که بگسیختند

نُقل کواکب به زمین ریختند؟

خوشه ء الماس تراشیده‌اند

یا گلِ زوفاست که پاشیده‌اند؟

غرق شقایق چمن آذین ببین

دست برآور، گلِ ” آمین ” بچین

حضرت داماد و عروس آمدند

شادی ایشان صلواتی بلند!

ناز عروسی که نماید جلوس

حامل عرش آمده بر پایْ ‌بوس

در صف سبّوحگران ،جبرئیل

از طرف محضرِ «نعم‌الوکیل»

عاقد این وصلِ الهی شده

شاهد آیینه ء شاهی شده

مرغ سحر «صبّحک الله» گو

سنبل تر «طیّبک الله» گو

آینه در آینه انگیختند

باده ء وحدت به سبو ریختند

غنچه ء محجوبه چه گل کرده است

روی در آیینه ء کلّ کرده است

داغ حنا می‌دمد از گونه‌اش

هُرم حیا از نفس پونه‌اش

تاکه بچیند گل باغ «بلی»

«زیرْزبانی» بده یا مرتضی

مُشتلق باد صبا را بده

شیرخدا «شیربها» را بده

ششدره ء بخت به فرزین بزن

چرخ زره پوش به «کابین» بزن

تا که بسایند سر نوعروس

شاخه ء قندِ قلمت را ببوس

ای لب تو بین کلامت شکر

خال تو اسپند و حدیثت شرر

خطبه بخوان تا خُمشان «أَلَست»

جام بلی دست بگیرند

صاعقه در جان خلایق بزن

شقشقه در خون شقایق بزن

روشنی چشم به ابرو بگو

شیشه ء غم بشکن و یاهو بگو..