1

Prolix

Prolix (Epistemological term) The word of “prolix”  ( In Persian: see here ) is an expression ( raj.ex ) in Rajaie’s theories in philosophy of knowledge,  refers to any main concept in any kind of human official studying. These concepts are especially complicated and have many things to say. For example The concept of “Water”, when is explained in chemistry,  physics, .cosmology,  biology etc.

 


See also:

The Galaxy like theory
wikirajaei

مفهوم علومی

i




استحسان (ش.ش /فر.ش)

استحسان  (ش.ش / فر.ش)  در لغت به معنای خوب دانستن چیزی است؛ در حوزه ی فلسفه علم  عبارت از موجبات موجهیت یک قضیه نه بدلیل منطقی، بلکه به علل زیبایی شناختی و خوشایندی و عامه پسند.

گاهی عدم پذیرش یک گزاره (سلب موجهیت یا موجهیت سلب) نیز بدلیل استحسانی است. مثلا” توجه یا عدم توجه  بیش از حد به علوم تجربی میتواند استحسانی باشد، گزاره های حامی هر یک از این دو رویکرد، همان استحسانیات هستند.

بسیار دیده می شود که فرد به جای استدلال، با استحسانیات، مدعای خود را به کرسی می نشاند. البته استسحان ها همیشه مخرب نیستند؛ اما باید بشدت توسط نگاه های انتقادی مراقبت شوند.

گزاره های اخلاقی، مانند عدالت خوب است، استحسانی نیستند و از پشتوانه های بسیار استواری برخوردارند. بخلاف آنچه مربوط به آداب و رسوم است. استحسان  در حوزه فرهنگ شناسی، به خوشایندهای فرهنگی اشاره دارد. معمولا فرهنگ ها بخش بزرگی از  چفت و بست های خود (ارزشها و آداب و رسوم فرهنگی و خصیصه های عملکردی مانند چه غذایی بخوریم چگونه بخوریم و…)  را با  استحسانیات سرپا نگه می دارند. نگاه کنید به تعریف فرهنگ . فرهنگ همان راهکارهای شایع موجه در یک جامعه برای برطرف کردن نیازها است. این موجهیت خیلی وقت ها استحسانی است. مثلا مردم ایران  و سایر ملل غذاها و نوع پوشاک و لهجه و …ایرانی و..، را با استدلال علمی تایید و توجیه نمی کنند. بلکه آن را خوش می دارند. این همان پذیرش زیبایی شناختی یا استتیک است و نه لوجیک. مثلا ما ایرانی ها خوردن خورشت سبزی را مستحسن می دانیم. نه با استدلال که با پشتوانه ای از مقوله ی پسند. استحسان در حیطه ی فرهنگ و زیبایی شناسی، کم مخاطره و در قلمروی علم مخاطره انگیزتر است.

استحسان

 




معرفی کتاب آفرینندگی، تفکر جانبی و باور دینی، اثر حمیدرجایی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

کتاب  آفرینندگی، تفکر جانبی و باور دینی 

 

 

کتاب  آفرینندگی، تفکر جانبی و باور دینی  اثر حمیدرجایی ، به بررسی علل معرفت شناختی ضعف خلاقیت و زیرساخت های معرفت شناختی توسعه نیافتگی جهان اسلام و جامعه ایران پرداخته است.

✅ در این کتاب، درباره چیستی تفکر جانبی و کاربست آن در اندیشه و معرفت دینی، مباحث جدیدی مطرح شده است و به نحوی موشکافانه به مخاطراتی که خلاقیت و باور دینی برای هم تولید می کنند، پرداخته است. پژوهشی که امروزه کمتر می یابیم و می خوانیم.

✅ بنابراین از امتیازات این اثر، تازگی موضوع و اهمیت آن است. جامعه و معرفت دینی در عصر ما، به روشنگری هایی نیازدارد که بتواند گره های کور علل معرفتی عقب افتادگی مسلمانان را بازگشاید و همچنین عوامل درغلطیدن روشنفکران و طالبان تحول و نوآمدی را به ورطه ی بی دینی، التقاط و غرب زدگی واشکافی نماید (همچون ایران پیش از انقلاب و تاحدی اینک، مصر، سوریه و برخی نحله های تندرو در خارج کشور) در این اثر، این کار شده است. نگارنده به علل و عوامل کاستی و فتور  تولید علوم انسانی اسلامی  نیز پرداخته است.photo_۲۰۱۷-۰۶-۲۸_۱۷-۵۳-۴۱ (2)

✅ وی معتقد است اسلام و باورهای دینی، حتما”موجب تعالی و سربلندی و جوشش و خلاقیت است. اما نداشتن یک “نظریه معرفت شناختی” که بتواند تکلیف ” ثابت و متحول” را تعیین کند، می تواند بسیار زیانبار باشد و کج فهمی ها و  ذهن اندازی  های بدخیمی را در باورها، جریان تحول فهم و درک شرایط پیرامونی موجب شود. باورهای دینی اگر کج فهم شوند و نادرست عمل کنند، بسیار مخاطره انگیزند. همچنین است اگر نوآوری و تحول خواهی ، بدون معیارهای اصولی دین، به پیش بتازد…

✅ در این کتاب به مخاطراتی که خلاقیت برای معرفت دینی، دینداری و دینگزاری ایجاد می کند، پرداخته شده است و راهکارهای معرفتی و تبیین هایی راهگشا ارائه گردیده است، ضمن اینکه مطالب این اثر، مبتنی بر اندیشه قرآن و عترت بوده و اصل ولایت مداری در آن به جد دنبال شده است. در سطوری از این اثر به بررسی شناختی اصولگرایی و اصلاح طلبی و نحوه همکاری مفید این دو شیوه ی فکری اشاراتی رفته است.

✅ تلاش مؤلف این بوده است که ضمن نوآوری، دقیق و مؤثر سخن بگوید. البته این تحریر نخست این نگاشته است و امید اینکه در چاپ های بعدی مطالب آن گسترش یابد و اغلاط ویرایشی، از آن زدوده شود.

✅ بخش دیگر نظریات رجایی، در پایگاه_علمی_طلوع_مهر موجود است. این پایگاه، در مدت کوتاهی، بیش از پنجاه هزار خواننده از سراسر جهان داشته است! (آدرس پایگاه طلوع مهر در زیر آمده است)  اندیشنامه رجاء  و  نظریۀ معرفت شناسی رجاء  و  فرهنگنامه رجاء  و …از جمله ابتکارات نگارنده است. مقالات دیگر او، بمرور در حال بارگزاری است.

مطالعه این اثر را به همه علاقمندان رشد علم و خلاقیت و پیشرفت کشور انقلابی مان، توصیه می کنیم.

 پایگاه در تلگرام:

tolooemehr@

farhangerajaei@


____________________

✅ کتاب آفرینندگی، تفکر جانبی و باور دینی در تولید علم، اثر رجایی، حمید (۱۳۹۵) انتشارات شهر من اصفهان.

✅ تلفن سفارش خرید: ۰۹۱۳۱۸۸۵۳۹۳ یا ۰۹۸۹۱۳۲۱۰۸۳۲۲
قیمت ۸۰۰۰ تومان. هزینه پست به عهده خریدار است.

 


جستارهای وابسته

خبر نشر کتاب




ذهن اندازی (ش.ش)

ذهن اندازی­ ( ش.ش )  کژکارد ذهن در فرآیند فهم است. ذهن اندازی، معلول تعمیم ها، تشبیه ها و پیشداوری های نادرستی است که ذهن ما ناخواسته صورت می دهد و ما به آن ترتیب اثر معرفتی می دهیم.
ذهن اندازی ها، زیرساختی در سیستم عصبی ادراکی و روحیات و تعصبات فرهنگی و اجتماعی ما دارند (مثلاً: در مورد مغز و روح: وجود تنبلی، عجله و شوق به فهمیدن در قوای ادراکی) بوالفضولی های قوه خیال و استحسانات در وقوع ذهن اندازی بسیار موثر است. معمولاً و بطور شایع در تعاملات علم ساختی، ذهن اندازی رخ می دهد و باید مراقب آن بود. ذهن اندازی مغالطه نیست. زیرا در آن قصدی وجود ندارد و حیثیت مفهوم و مصداق آن ترتیب مقدمات استدلال نیست. بلکه معطوف به توضیح لیز خوردن های ذهن است. در واقع ذهن اندازی، حدس های نادرست است که بیش از حد مورد توجه قرار می گیرد.
♠مثلاً تقریرات علمی دانشمندان، بی دینی آنان را برای ارباب کلیسا، ذهن اندازی می کرده است.
♣مثلاً راهبرد« اتمیسم» که جهان ماده را محصول گردآمدن ذرات و نسق یافتن آن می­ دانست؛ فقط این مطلب را ذهن­ اندازی (و نه استدلال) کرده بود که جهان نیازی به خالق ندارد! (نک. نظریه المعرفه رجاء بخش اول)
♣مثلاً تشکیل کروموزوم های سلول، در کپسول فشرده، عدم نیاز به ناظم و صانع را ذهن اندازی می کند.
♣مثلاً مفهوم توکل به خدا و تاثیر دعا، عدم نیاز به جدیت در برنامه ریزی در زندگی را ذهن اندازی می کند.
♣ مطالب مهم
1.  ذهن ­اندازی تکثر، خطای متمایزانگاری در مورد پدیده هایی است که گمان می کنیم متکثرند و اما متکثر نیستند. مانند روش تجربی، عقلی و نقلی که کنه یک منطق جامع گوهری دارند. در برابر ذهن اندازی تکثر، ردوکسیون و تحول به تقلیل قرار دارد. خصیصۀ ظهوریافتگی (Emergence) نیز تقریبا به همین موضوع اشاره دارد.
 
2. معمولاً جوامع مذهبی و ایدئولوژیک حتی عالمان دین، اگر مسئله ای را بدرستی نفهمند و آن را کمی تا قسمتی مخالف آموزه های دین بیابند، کفرگویی را ذهن اندازی می کنند. همچنین بسیاری از دانشمندان به دلیل ذهن اندازی در پژوهش های علمی خود ممکن است به بی دینی رو بیاورند. هر گاه استنتاج علمی به دلیلی غیر علمی (نگا. ناعلم) صورت پذیرد، ذهن اندازی رخ داده است. عالمان دین باید هماطور که مراقب حریم دین هستند، مراقب ذهن اندازی های نابجا هم باشند. همینطور دانشمندان علوم طبیعی.
 

لطفا با گسترش مطلب بالا ما را یاری کنید



جزم اندیشی معرفت شناختی (ش.ش)

جزم اندیشی معرفت شناختی، راهبرد «فهمیدم و تمام شد» در فرایند فهمیدن و یک سوء تفاهم بسیار بدخیم شناختی است که برای نو فهمی و خلّاقیت، مخاطره جدی می‌آفریند و موجب سخت زایی می شود.

 


 

جزم اندیشی و «فهمیدم و تمام شد» هرگز نتیجه‌ اجتهاد و معرفت دینی نیست. بلکه گاه محصول متن­ گروی افراطی و گاه به دلیل درک همه چیز از طریق جنس و فصل گفتاوردارسطویی و گربه دانستن حقیقت و انبان دانستن فهم و عقل، بستن پرونده درک و تعمیق و نوفهمی، به بهانه تمام دانستن فهم گزاره­ ها و تصدیقات به وحی و کتاب و نبی و امام، دستمایه کردن قداست و طهارت اهل بیت ع برای اینکه «این که من فهمیدم پایان فهم است». بلندای فهم نبی و امام معصوم کجا و فهم جرعه جرعه و نزار و گرسنه ما کجا؟ آیا گزاره های یقینی چون صادقند (و اسناد محمول به موضوع، در آن ها قطعی است) از سوی عالمان و نیز مرد در خیابان، به تمام و کمال فهم هم شده اند؟ اضلاع معرفتی آن به کمال و تامیت رسیده است؟ (و این به معنای شک گرایی و نسبیت نیست، بلکه به معنای باورداشتن امّا جمود نداشتن است.) البته این هرگز به معنای حسن شک کردن های مداوم (شک غیرمعرفت­ شناختی = Non epistemological)  نیست که فرموده اند «یقین خود را تبدیل به شکل مکن گمان های خویش را حق مپندار » (نهج البلاغه، حکمت ۲۶۶)

 


♣ پیوند مرتبط

زیربنای معرفت شناختی اشتلم ،

تجرع

اصل ادب

 

 

400px-broom_icon نیازمند تمیزکاری

 




مخاطره (جا.ش / فر.ش/ تدبیر و سیاست)

مخاطره (جا.ش /  ف.ش / تدبیر و سیاست) نگرانی و دلواپسی دربارۀ کژکارکردهای یک امر پسندیده و همچنین وقوع آسیب های جانبی یک پدیده است. برای مخاطره آمیز شدن، احتمال عقلایی (و نه روانشناختی) کافی است. مثلاً مخاطرۀ «ثروتمند بودن»، «تکبر و فراموشی یاد خدای سبحان» است. مخاطره «تماشای زیاد تلویزیون»، «تنبل شدن کرتکس مغز» و مخاطرۀ «عبور از خیابان»، «احتمال برخورد با خودرو» و مخاطرۀ «خلوت با نامحرم» در «گناه افتادن» و مخاطرۀ «رها کردن پول در پیاده رو»، «دزدیده شدن» است. بنابراین نمی توان گفت «مخاطره رفتن میان آتش»، «سوختن» است؛ زیرا سوختن، معلول «رفتن میان آتش» است و نه مخاطرۀ آن. مخاطرات در محیط اقتضائات متراکم معنادار می شوند. در سیستم زبان، بناچار معانی متشابه بوجود می آید، خطاکردن در مفاهمات به علت مواجهه مداوم ما با متشابهات کلامی، یک مخاطره و افاده های متشابه، یک کژکارکرد برای زبان است.

«مخاطره» به ما می گوید آسیب شناسی کن و از کژکارکردهای پدیده ها اجتناب نما. از آنجا که مخاطرات عقلایی، منشاء احکام جامعه شناختی و فقهی-حقوقی و… هستند برای جامعه شناس و… بسیار اهمیت دارند. کژکارکرد غیر از “تالی فاسد” است و باید آن را  کنترل و اصلاح کرد. در دنیای مادی خیلی از کارکردها قرین کژکارکردند و موجب مخاطراتی براسی عقلاء می شوند.

 



گفتاوردقناعت و زهد می تواند کژ فهمیده شده و مایه کور شدن ذهن و جان شود، حتی میان نخبگان و تابعین آن ها، غلبه خلوت برای امحاء خواطر و پرداختن به درون و غفلت از آفاق، توش و توان عالم دین را برای فهم و تصرف در آفاق ناچیز می‌کند  و این است که جوامع اسلامی وظایف اجتماعی و توجه و تصرف در عالم آفاق دور افتاده اند. در صنعت و تکنولوژی، تولید و تجارت، دانش و دانشگاه، پویایی و قدرت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی عقب افتاده اند (عقب افتادن، به معنای نبود عزتمندی تام و کامل مسلمین است. نه اینکه فقط سری در سرها داشته باشند) این جوامع،در خلوت ورزی خود ساخته‌ خود دچار آلودگی تنبلی و رکود و اهمالگری هم می‌شوند و در خود خشکه مقدس‌هایی را پرورش می‌دهد که همه جا اسباب دردسرند. 

 


♣ پیوند مرتبط

اقتضاء متراکم