علوم نارس / نیمه کاره (ش.ش / علم شناسی)
علوم نارس / نیمه کاره (ش.ش / علم شناسی) عبارت اند از همۀ علومی که در کهکشان علومی بشر و دانشسراها و کتابخانه ها وجود دارند، اما علی رغم ضرورت تعامل علم ساختی با سپهر معرفت اسلامی، چنین تعاملی را نداشته اند. علوم انسانی موجود در جهان و نیز مفاهیم علومی بسیاری از علوم موجود در جهان غرب، علوم نیمه کاره اند. اطلاق علم به علوم نیمه کاره، اطلاقی ارفاقی است. این دسته فراورده ها صرفا مشق های نیمه نوشته و پرغلط بشر در دانش سراهای نیمه کاره اند. نه به درستی علم اند و نه در انچه ما آن را بدرستی دانشسرا میدانیم تولید شده اند.
♣ همه علوم انسانی که جهان غیب، خداوند به مثابه خالق و مالک و معنا بخش به گوهر و جوهر عوالم… و انسان، به مثابه عالم صغیر و امام به مثابه قطب عالم امکان و همه معارف انسان شناختی که از منابع دینی به نحو روشمند بدست می آید، را در گستره مطالعات خود قرار نداده است….و احتمالا تعریف جهان را به عالم ماده تقلیل داده یا با خرافه آن را گسترش داده علم نارس اند.
♣ همه علوم انسانی که روش خود را به نحوی سامان دهد که بخشی از گستره هستی در اسلام یا منایع ارجمند آن را نادیده بگیرد، علوم نیمه کاره تولید اند.
♣ همه علوم انسانی ای که به لحاظ غایت با معارف اسلامی تعامل علم ساختی و سوگیری ارزشی نداشته باشد، علم نارس اند.
پیوند های مرتبط
علم انسانی اسلامی
تولید علم
دانسشرا
موجهیت دانسشرایی
علم انسانی
Visits: 195
سلام جناب رجایی. من دکترای جامعه شناسی دارم و این نظریه توجهم را جلب کرده است. من معتقد بودم علم انسانی اسلامی و غیر اسلامی ندارد اما در یکی از جلساتی که مسئله را توضیح دادید، متوجه شدم که علم انسانی اسلامی چنانکه فرمودید واجد معنی و مصداق محقق شدنی است. اما معتقد هم هستم که علوم انسانی استقرائی که در غرب تولید شده فواید زیادی هم دارد. اگر در این مورد دیدگاه خود را بفرمایید ممنون میشوم.
سلام. بله اصولا در غرب استقراء از روش عقلی پیشی گرفته و در شرق علوم استقرائی ضعیف است. گویا مغز جهان دوپاره شده است. این دو پاره مکمل هم هستند. این برای جامعه نخبگانی یک فرصت است. کلاً غرب همان است که لقمان وار می توانیم از آن عبرت بگیریم. در عین حال، در علوم بومسازگان غرب ارزشمندی های بسیار زیادی وجود دارد.